آرسینآرسین، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

آرسین حبیبی شاهزاده مامان و باباش

99/1/7

امروز دارم کیک درست میکنم کلی اومدی داری کمک میکنی میگی هم بزنم میگی کیک درست کنم ...
20 فروردين 1399

99/1/4

امروز دوچرخت رو اوردیم تو پارکینگ خونه دوچرخه بازی میکنی کلی بازی میکنی بدو بدو میکنی ...
20 فروردين 1399

99/1/3

امشب تو خونه دوچرخت رو سوار شدی کلی ذوق کردی ...
20 فروردين 1399

99/1/3

امروز اومدیم دوچرخه برات گرفتیم انقدر قشنگ خودت رفتی انتخاب کردی خیلی جاله ساده ترین رو انتخاب کردی ...
20 فروردين 1399

99/1/1

امروز روز اول عید هست سفره هفت سین رو دیدی تعجب کردی بعد ناهار اومدیم خونه مامان سیما ...
20 فروردين 1399

حرفها و کارهای اسفند ماه

بابا یاسر یچیزی گم کرد تو اومدی میگی گم کردی الان پیداش میکنم داری خونه رو میگردی با یاسر پیدا کنی شبا مسواک میزنی به خمیر دندون میگی دندون خمیر . به من میگی بیا دستم بگیر با همدیگه بریم بازی کنیم مامانی انقدر قشنگ صحبت میکنی اظهارنظر میکنی بابایی داشت تلویزیون میدید میگف آرسین ببین اسب و تو میگفتی نه بابایی این اسب نیست گاوه عین آدم بزرگا نظر میدی ...
20 فروردين 1399

98/12/27

امشب شب چهارشنبه سوری هست خونه مامان سیماینا هستیم بابا یاسر رفت کلی ترقه خرید با هم اومدیم رو پشت بام کلی آتیش بازی کردیم تو انقدر ذوق میکی فشفشه دستت میگیری ...
20 فروردين 1399

98/12/24

امروز پنجره آشپزخونه رو باز کردی از صبح داری به گربه ها غذا میدی قربون اون دل کوچیک و مهربونت بشم مامانی ...
20 فروردين 1399
1